بایگانی دسته بندی ها: دل نوشت ها

دیر . . .


ای دوســـــــــــــت! این ابر را از دوش من بردار بارانـــــــــــــی‌ام بسیار…! ▬▬▬▬▬▬▬▬ஜ۩۞۩ஜ▬▬▬▬▬▬▬▬▬ چیزهایی هست خیلی بدتر از تنهایی اما سال‌ها طول می‌کشد تا این را بفهمی وقتی هم که آخر سر می‌فهمی‌اش دیگر خیلی دیر شده و هیچ چیز بدتر … ادامه‌ی خواندن

نوشته‌شده در خاطرات, دل نوشت ها, شاعرانه ها | دیدگاهی بنویسید

خاص بودنم آرزوست…آنم آرزوست… ولنتاینم آرزوست خوب…


امسال اولین ولنتاینیه که فقط مال منی. اولین ساله که نگران نیستم که نکنه برای کسی کادو بردی…نکنه .نکنه … فکر میکردم قراره خیلی خاص باشه اما … شاید بعضی چیزا قرار نیست هیچ وقت خاص بشن…

نوشته‌شده در دل نوشت ها, روز نوشت | دیدگاهی بنویسید

انگار سرمای پاییز رابطه رو هم سرد کرده و یا … اعتماد این چینی ترک خورده


اعتماد یه چیز شکننده است.خیلی خیلی شکننده؛وقتی که توی یه رابطه اعتماد از بین بره، وقتی تو صد بار بری پشت خط کسی دروغ بشنوی در توضیحش، بار صد و یکم اگر توضیحش عین حقیقت هم باشه ..باور کردنش سخته، … ادامه‌ی خواندن

نوشته‌شده در خستگیها, دل نوشت ها | ۱ دیدگاه

این روزها


این روزها هوا خیلی غبار آلود است ! گرگ را از سگ نمیتوان تشخیص داد ! هنگامی گرگ را میشناسیم که دریده شده ایم . . .

نوشته‌شده در خستگیها, دل نوشت ها, روز نوشت | ۱ دیدگاه

اصلا دوستم ندار


اگر دوستم داری، تمام و کمال دوستم بدار نه زیرخطی از سایه روشن اگر دوستم داری، سیاه و سفیدم را دوستم بدار و خاکستری و سبز و طلایی و درهم روز دوستم بدار شب دوستم بدار و در بامداد با … ادامه‌ی خواندن

نوشته‌شده در Uncategorized, دل نوشت ها, دلتنگی ها | 7 دیدگاه


فرقی نمی کند چه کسی از چه خسته است … اینجا مسیر دایره ای شکل بسته است …

نوشته‌شده در دل نوشت ها, دلتنگی ها, سکوت | 2 دیدگاه

از داشتن ها


داشته هات رو دست کم نگیر . . . میدونی که : منم یکی از داشته هاتم که ممکنه یه روز از نداشته هات بشم

نوشته‌شده در دل نوشت ها | 5 دیدگاه

هرم نفس های تو …


گاهی هرم نفس های کسی تمام لذتی رو که می خوای… بهت میده… بی تاب نفس هاتم… ………………………………………………. چه قدر خوبه تو رو دارم تو که بی تاب من میشی …. تو که دلواپسم میشی ………………………………………………………………… روز سه شنبه 16 … ادامه‌ی خواندن

نوشته‌شده در دل نوشت ها, دلتنگی ها, روز نوشت | 3 دیدگاه

برای مجی …


برای مجی … برای آنوقت ها که بودم و بود … برای آنوقت ها که نبودم … ولی او آنقدر بود تا باشم … برای او … برای مردادی بودنش… برای تمام چیزهایی که دارم و خواهم داشت ولی … … ادامه‌ی خواندن

نوشته‌شده در خاطرات, دل نوشت ها, دلتنگی ها | 4 دیدگاه

میترسم یواشکی هایت جایم را بگیرند . . .


Do not crumpled your paper and my paper,pleaze do not do that,please, understand me غم چشمانم از گفتنی‌ها نیست من از نگفتنی‌هایت غمگینم از ماجرایی تازه که پُشتِ نام مستعاری پنهانش کرده‌ای… هی فلانی! این فقط غم نیست… می‌ترسم! مبادا … ادامه‌ی خواندن

نوشته‌شده در دل نوشت ها, سکوت | 6 دیدگاه